امروزه  یکی از مباحث حائز اهمیت فقهی و حقوقی مسأله "تغییر جنسیت"است . 

پرسش های فراوانی است که همواره درباره تغییر جنسیت مطرح می شود. تقریباً تمام مراجع تقلید معاصر، در رساله جدید خویش، موسوم به "رساله استفتاء آت" درباره تغییر جنسیت اظهار نظر کرده اند. این امر، نشانه آن است که پرسش های فراوانی در این باره، برای جامعه دینی ایران مطرح است. نگاهی گذرا به رساله های استفتاءآت، شاهدی بر این مدّعا است.از این رو، هر چند تغییر جنسیت یک بحث نو و جدید است، ولی گستره و دامنه آن فراگیر است.

بررسی های فقهی و حقوقی درباره تغییر جنسیت می تواند مکمل مباحث پزشکی، روان پزشکی و ..... باشد. بنابراین، بُعد فقهی و حقوقی این مسأله،  تنها بخشی از ابعاد مختلف پدیده تغییر جنسیت است. پژوهش های مربوطه باید همه جانبه و کامل باشد. تنها در صورت جامعیت نگری می توان چارچوب های علمی صحیح و درستی را تدوین نمود.

در این جا به چند پرسش و سپس پاسخ در خصوص تغییر جنسیت و برخورد حقوقی و فقهی با موارد پیش آمده در شرایط تغییر جنسیت می پردازیم .

- شخصی قتلی را مرتکب می‌شود یا جراحتی را به شخص وارد می‌سازد و سپس تغییر جنسیت می‌دهد، بر حسب کدام جنسیت وی با او برخورد می‌شود؟ پزشک بر مریض در حال تغییر خویش جراحتی را وارد می‌سازد، برای پرداخت دیه وی بر حسب کدام جنسیت شخص تغییر یافته حکم می‌شود؟

در این موارد لازم است تفصیل داده شود و به حسب اختلاف موارد مختلف است و وجه آن این است که در برخی از موارد ملاک وضعیت فعلی شخص است مثلاً اگر مردی زنی را به قتل رسانده باشد و برای قصاص او فاضل دیه مطرح است چنانچه قاتل تغییر جنسیت دهد و خود را تبدیل به زن کند چون در هنگام قصاص دیگر مرد نیست بنابراین لازم نیست فاضل دیه پرداخت شود اما در برخی موارد دیگر ملاک حین عمل است مثلاً کسی که در حین قتل عنوان والد را داشته باشد چنانچه تغییر جنسیت دهد و خود را به زن تبدیل کند نمی‌توان جواز قصاص را در این فرض پذیرفت و به عبارت دیگر ظاهر ادله لایقاد الوالد بالولد، والد در حین قتل است، ولو بقاءً از عنوان مرد بودن خارج شود.

- برای پرداخت سهم الارث به شخص تغییر جنسیت داده به کدام جنسیت وی ارث تعلق می‌گیرد جنسیت سابق یا جنسیت کنونی؟ چرا؟

ملاک جنسیتی است که در هنگام فوت مورث وجود دارد و وجه آن این است که در آن هنگام فوت سهم معینی از ماترک به آنها تعلق می‌گیرد و بعد از تغییر جنسیت با شک در بقاء استصحاب حکم به بقاء می‌کند.

- وظیفه مردی که پرداخت نفقه بر وی متعین بوده است بعد از تغییر جنسیت چیست؟

در مورد پرداخت نفقه ملاک وضعیت فعلی شخص است و وجه این امر را می‌توان مناسبت حکم و موضوع ذکر کرد.

- حضانت بعد از تغییر جنسیت مادر برعهده چه کسی است؟

برعهده پدر و با نبود او بر عهده جد پدری و با نبود او برعهده جد مادری است.

- آیا زن بعد از تغییر جنسیت وظیفه به عنوان پرداخت نفقه برای وی تعریف می‌شود؟

چون نفقه به ملاک زوجیت است بنابراین بعد از تغییر جنسیت زن زوجیت منتفی می‌شود و دیگر موضوعی برای نفقه در این مورد نیست.

 - برای تغییر جنسیت نیازی به اذن شوهر هست یا خیر؟ اذن ولی چطور؟

ظاهر آن است که چنین امری با حقوق زوجیت منافات دارد و احتیاط اذن شوهر است و از مواردی که در شرع، شرطیت اذن شوهر استفاده می‌شود، می‌توان استظهار کرد که در هر موردی که منافات با حق زوج داشته باشد اذن شوهر معتبر است و بدیهی است این مورد هم از این مصادیق است.

- تغییر جنسیت از عوامل فسخ نکاح است یا طلاق؟

از اموری است که موجب انفساخ می‌شود.

 


موضوعات مرتبط: سایر موضوعات حقوقی ، تغییر جنسیت ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 15 / 1 / 1395برچسب:تغییر جنسیت, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

قرارداد استصناع، قراردادی است که در آن ساخت کالایی به وسیله سفارش دهنده به سازنده کالا با بیان اوصاف و مشخصات آن سفارش داده می‌شود تا در مدتی معین سازنده با تهیه مود اولیه، کالای مورد نظر را برای سفارش دهنده ساخته و به وی تحویل دهد. در قرارداد استصناع بر خلاف قرارداد سلف مبلغ قرارداد تا سررسید و تحویل کالا به صورت قسطی پرداخت می‌شود.


موضوعات مرتبط: عقود و قراردادها ، قرارداد استصناع ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 14 / 1 / 1395برچسب:قرارداد استصناع, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

معامله سلف عبارت است از این كه جنسی بصورت نقدی خریداری شود ولی تحویل آن در آینده باشد. مثلا گندمی را از كشاورز می‏خرد تا شش ماه دیگر تحویل دهد؛ لكن قیمت آن را از اول پرداخت می‏كند. اگر مشتری بگوید این پول را می دهم مثلا بعد از شش ماه فلان جنس را بگیرم و فروشنده بگوید قبول کردم، یا فروشنده پول را بگیرد و بگوید فلان جنس را فروختم که بعد از شش ماه تحویل بدهم معامله صحیح است.[۱]

معامله سلف شش شرط دارد:[۲]

اول: خصوصیاتی را كه قیمت جنس به واسطه آنها فرق می‏كند معین نمایند، ولی دقت زیاد لازم نیست. همین قدر كه مردم بگویند خصوصیات آن معلوم شده كافی است. پس معامله سلف در نان و گوشت و پوست حیوان و مانند اینها در صورتی كه نشود خصوصیات‏شان را به طوری معین كنند كه برای مشتری مجهول نباشد و معامله غرری باشد باطل است.

دوم: پیش از آن كه خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد. با به مقدار پول آن از فروشنده طلبکار باشد که در اینصورت بهتر است که فروشنده پول جنس را به ذمه مشتری قرار دهد، پس از آن مشتری طلبی را که از فروشنده دارد بابت پول جنسی که به ذمه او است حساب کند. و اگر مقداری از قیمت آن را بدهد، اگرچه معامله به آن مقدار صحیح است ولی فروشنده می تواند معامله همان مقدار را بهم بزند.

سوم: مدت را كاملاً معین كنند و اگرمثلاً بگوید تا اول خرمن، جنس را تحویل می‏دهم، چون مدت كاملاً معلوم نشده، معامله باطل است.

چهارم: وقتی را برای تحویل جنس معین كنند كه در آن وقت، به قدری از آن جنس وجود داشته باشد كه اطمینان داشته باشند نایاب نخواهد بود.

پنجم: بنابر احتیاط واجب جای تحویل جنس را معین نمایند، ولی اگر از حرف‏های آنان جای آن معلوم باشد، لازم نیست اسم آن جا را ببرند.

ششم: وزن یا پیمانه آن را معین كنند و جنسی را كه معمولاً با دیدن معامله می‏كنند، اگر سلف بفروشند اشكالی ندارد.

[۱]. توضیح ‏المسائل مراجع، ج‏۲، ص ۲۳۱، مسئله ۲۱۱۰.
[۲]. توضیح ‏المسائل مراجع، ج‏۲، ص ۲۳۱، مسئله ۲۱۱۲.


موضوعات مرتبط: عقود و قراردادها ، معامله سَلَف ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 10 / 1 / 1395برچسب:معامله سلف, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

به موجب ماده واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها مصوب 2/11/1367 مجلس شورای اسلامی : " تغییر تاریخ تولد اشخاص ممنوع است " .

تبصره : صاحب شناسنامه تنها یکبار در طول عمر و در صورتیکه اختلاف سن واقعی با سن مندرج در اسناد سجلی به تشخیص کمیسیون ذیربط بیش از پنج سال باشد می تواند سن خود را اصلاح نماید .

اشخاص می توانند در صورتی که سن واقعی آنان با تاریخ تولد مندرج در اسناد سجلی و شناسنامه بیش از پنج سال اختلاف داشته باشد درخواست اصلاح تاریخ تولد خود را بنمایند .

هر یک از اشخاص زیر که خواهان اصلاح تاریخ تولد خود می باشند می توانند با مراجعه به اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه خود اقدام نمایند .

1- اشخاص 18 سال به بالا .

2- اشخاص کمتر از 18 سال که دارای حکم رشد باشند .

3- پدر یا جد پدری با ارائه شناسنامه خود جهت فرزندان کمتر از 18 سال .

قیم و وصی برای افراد تحت سرپرستی خود با ارائه مدارک مستند که سمت او احراز شده باشد.

 

مدارک مورد نیاز:

1 - درخواست کتبی صاحب سند یا ولی قانونی در برگ مخصوص (فرم شماره 8).

2 - ارائه اصل شناسنامه عکسدار و تصویر آن .

3- یک قطعه عکس جدید .

4- اصل و تصویر حکم رشد برای اشخاص کمتر از 18 سال که شخصا" مراجعه می‌نمایند .

5- اصل تصویر مدارک مربوط به قیم یا وصی برای افراد تحت سرپرستی .

6- فیش بانکی به مبلغ ....  ریال نزد هر یک از شعب بانک ملی ایران بنام سازمان ثبت احوال کشور .

 


موضوعات مرتبط: سایر موضوعات حقوقی ، شناسنامه ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 7 / 1 / 1395برچسب:تغییر تاریخ تولد, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

با عنایت به ابلاغ مبلغ ریالی دیه کامل در سال ۱۳۹۵ از سوی ریاست محترم قوه قضائیه و در اجرای مادة ۲۵ مصوبه شماره ۳۴۶۰۸/ت۴۱۵۷۴ک مورخ ۱۳۹۰/۰۲/۱۹ هیات وزیران در مورد «تعرفه حق‌بیمه و نحوه تقسیط و تخفیف در حق‌بیمه» موضوع ماده ۸ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب۱۳۸۷، مراتب زیر جهت اجرا، ابلاغ می‌گردد:

۱- با توجه به مبلغ جدید دیه اعلام‌شده و در اجرای ماده ۴ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری و زمینی در مقابل شخص ثالث، کلیه شرکت‌های بیمه موظفند از تاریخ ۱۳۹۵/۰۱/۰۱ بیمه‌نامه‌های شخص ثالث را با تعهدات بدنی حداقل ۲.۵۳۳.۳ میلیون ریال (معادل دیه ماه‌های حرام) و تعهدات مالی حداقل ۶۳.۳ میلیون ریال صادر نمایند.

۲- حق‌ بیمه سالیانه بیمه‌نامه شخص ثالث انواع وسایل نقلیه موتوری زمینی متناسب با تعهدات مندرج در بند یک به شرح جدول پیوست جهت اجرا، ابلاغ می‌گردد. شرکت‌های بیمه موظفند این جدول را در معرض دید متقاضیان خرید بیمه‌نامة شخص ثالث قرار دهند.

۳- در اجرای بند «ب» ماده ۱۱۵ قانون برنامه پنجم توسعه و آیین‌نامه‌های شماره ۶۷ و ۶۷/۲ مصوب شورای‌عالی بیمه شرکت‌های بیمه موظفند از ابتدای سال ۱۳۹۵، بیمه‌نامه حوادث راننده را با تعهدات بدنی حداقل ۲.۵۳۳.۳ میلیون ریال و با رعایت ضوابط مندرج در آیین‌نامه‌های مذکور برای کلیه وسایل نقلیه موتوری زمینی صادر نمایند.

۴- نظر به افزایش مبلغ دیه از ابتدای سال جدید، شرکت‌های بیمه موظفند از طرق مقتضی نسبت به اطلاع‌رسانی به بیمه‌گذاران خود جهت مراجعه برای افزایش سقف تعهدات بیمه‌نامه‌های شخص ثالث معتبر حداقل به میزان تعهدات مندرج در بند ۱ فوق و بیمه حوادث راننده حداقل به میزان تعهدات مندرج در بند ۳ فوق اقدام نمایند.


موضوعات مرتبط: حقوق جزایی ، دیه ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 27 / 12 / 1394برچسب:دیه , بیمه نامه, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

1. منع مداخله تاجر در اموال خود.

2. ممنوعیت از مداخله در دعاوی.

3. بطلان معاملات.

4. حال شدن دیون مؤجّل.

5. سقوط حق تعقیب انفرادی بستانکاران.

6. تأدیه و تأمین مطالبات.

7. سلب اعتبار.

8. محرومیت از برخی حقوق سیاسی اجتماعی.

9. مجازات ورشکسته در صورت صدور حکم ورشکستگی به تقصیر و تقلب.


موضوعات مرتبط: حقوق تجاری ، ورشکستگی ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 25 / 12 / 1394برچسب:آثار ورشکستگی, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

آیا برای اعاده دادرسی همین که شاهد را حاضر کنیم که به دروغ بودن شهادت خود اقرار کند کفایت می‌کند یا خیر؟ رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور خلاف این موضوع را مقرر کرده است.

پس از بروز اختلاف نظر بین شعبه دوم و هشتم دیوان عالی کشور در خصوس قبول اعاده دادرسی به دلیل شهادت کذب ، موضوع در هیات عمومی دیوان عالی کشور طرح و رأی وحدت رویه چنین صادر شده است: «همانطور که شعبه هشتم دیوان عالی کشور در رأی خود استدلال کرده است که در مورد استدعای تجویز اعاده دادرسی شرط شمول مورد به شق 4 ماده 46 قانون آیین دادرسی کیفری به عنوان کذب شهادت شهودی که شهادت آنان مبنای حکم بوده است، ثبوت کذب گواهی گواهان در دادگاه کیفری به موجب حکم قطعی است، بنابراین حکم شعبه هشتم صحیحاً صادر شده و بی اشکال است.» معنی این رای وحدت رویه این است که وقتی شهادت کذب موجب صدور حکم قطعی شود، راه برای اعاده دادرسی باز است.

برای استفاده از این امتیاز ابتدا باید شهادت کذب در دادگاه ثابت شود و رای قطعی در این باره صادر شود و در مرحله بعد با استفاده از این رای اعاده دادرسی مطرح شود.

بنابراین برای اینکه شهادت دروغ مشمول اعاده دادرسی قرار گیرد شرط اول آن است که حکم برمبنای کذب شهود صادر شده باشد. علاوه بر این ادعای محکوم‌علیه به تنهایی مبنی بر کذب بودن شهادت شهود کافی نیست بلکه این مورد باید در دادگاه به موجب حکم قطعی اثبات شود.

بنابراین در صورتی که کسی محکومیت کیفری پیدا کند و اساس و مبنای حکم محکومیت او اظهارات چند نفر باشد و بعداً کذب گفتار آنها در دادگاه ثابت و محکوم و کیفر شوند و حکم محکومیت آنها قطعی شود این امر مورد تجویز اعاده محاکمه خواهد بود و همچنین عدول شهود از شهادت خود که قبلا ادا کرده‌اند مادام که دروغ بودن شهادت آنان به دلیل دیگری محرز نشود قضیه را مشمول ماده 466 آیین دادرسی کیفری (ماده 272 فعلی) نمی‌کند.

 به زبان سادتر باید گفت وقتی در اثر شهادت دروغ محکو م شوید ابتدا باید علیه کسانی که به دروغ شهادت داده اند شکایت کنید و اگر مشخص شود که به دروغ شهادت داده اند و  به همین علت محکوم شوند وآن وقت طبق رای صادره علیه شهود می توانید از پرونده اصلی که خودتان محکوم شده اید اعاده دادرسی کنید.


موضوعات مرتبط: در دعاوی ، شهادت ، اعاده دادرسی ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 23 / 12 / 1394برچسب:اعاده دادرسی , شهادت دروغ, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

با توجه به مواد ۵۴۹، ۵۴۱ و ۴۱۲ قانون تجارت سه نوع ورشکستگی وجود دارد:

الف) ورشکستگی عادی؛ که تاجر بر اثر عوامل خارجی یا حوادث غیر مترقبه بدون تقصیر یا تقلب متوقف گردد.

ب) ورشکستگی به تقصیر؛ که به واسطه تقصیر و خطای تاجر، حاصل می‌شود و از جمله جرایم غیر عمدی است.

(مطابق ماده ۶۷۱ قانون مجازات اسلامی، مجازات ورشکسته به تقصیر از شش ماه تا دو سال حبس است)

قانون تجارت برای ورشکستگی به تقصیر دو حالت تعیین کرده است؛ در حالت اول، دادگاه برای صدور حکم جزایی و تعیین مجازات برای ورشکسته به تقصیر مختار است، ولی در حالت دوم صدور حکم جزایی الزامی است.

مواد ۵۴۱ و ۵۴۲ قانون تجارت موارد اختیاری و الزامی صدور حکم جزایی در ورشکسته به تقصیر را مقرر کرده است.

ج) ورشکستگی به تقلب؛ به خاطر سوء نیت و حیله و تقلبی که تاجر به کار برده مجرم شناخته شده و به دلالت ماده ۵۴۹ قانون تجارت، جهت تعیین مجازات ورشکسته به تقلب باید به قانون جزا مراجعه کنیم. (ماده ۶۷۰ قانون مجازات اسلامی، مجازات ورشکسته به تقلب را ۱ تا ۵ سال حبس مقرر کرده است)


موضوعات مرتبط: حقوق تجاری ، ورشکستگی ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 19 / 12 / 1394برچسب:اقسام ورشکستگی, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

1)فارسی بودن دادخواست؛
2)استفاده از برگ چاپی مخصوص؛
3)تاریخ تقدیم؛ تاریخ تقدیم دادخواست باید شمسی و با تمام حروف نوشته شود. تاریخ تقدیم دادخواست اهمیت ویژه ای دارد، لذا مدیر دفتر دادگاه بلافاصله پس از تقدیم دادخواست باید آن را ثبت کند و رسیدی مشتمل بر نام خواهان و تاریخ تسلیم (روز و ماه و سال) را با ذکر شماره ثبت به تقدیم کننده دادخواست بدهد و در روی کلیه برگ های دادخواست تاریخ تسلیم را قید کند. تاریخ رسید دادخواست به دفتر، تاریخ اقامه دعوا محسوب میشود

4)مشخصات خواهان؛ در دادخواست باید نام، نام خوانوادگی و نام پدر، اقامتگاه و شغل خواهان و وکیل او (در صورتی که دادخواست را وکیل داده باشد) واضح نوشته شود. تخلف از این شرط موجب رد دادخواست میشود ولی اگر خواهان شخص معروفی باشد و نام پدر یا شغل او در دادخواست از قلم افتاده باشد این نقص دادخواست را از اعتبار ساقط نمیکند رویه قضایی هم موید این نظر است. اقامتگاه باید با تمام خصوصیات از قبیل شهر و منطقه و خیابان فرعی نوشته شود تا ابلاغ به سهولت ممکن باشد. در مورد شرکتها و سایر اشخاص حقوقی بدیهی است که اقامتگاه آنها همان مرکز اصلی شرکت یا محل اداره بنگاه است.

5)مشخصات خوانده؛ تعیین مشخصات خوانده برای این است که هویت خوانده معلوم بوده تا در پیدا کردن او و رساندن دادخواست دچار مشکل نشود. تخلف از این شرط نیز موجب توقیف از دادخواست میشود.


موضوعات مرتبط: در دعاوی ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 17 / 12 / 1394برچسب:قواعد شکلی دادخواست, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

هرگاه در شعب دیوان عالی کشور یا هر یک از دادگاهها نسبت به موارد همسان خواه حقوقی، خواه کیفری و یا در امور حسبی، با برداشت از قوانین، آرای متفاوتی صادر شود رئیس دیوان عالی کشور و یا دادستان کل کشور به هر طریقی که آگاه شوند مکلف هستند نظر هیئت عمومی دیوان عالی کشور را به منظور ایجاد وحدت رویه جویا شوند. همچنین هر یک از قضات دیوان عالی کشور و یا دادگاهها نیز می توانند با ارائه دلایل از سوی رئیس دیوان عالی کشور و یا دادستان کل، نظر هیئت عمومی را در خصوص موضوع کسب کنند. آرای هیئت عمومی دیوان عالی کشور نسبت به احکام قطعی، بی اثر است، و در موارد همسان پیروی از آن برای شعب دیوان عالی و دادگاهها لازم است. آرای هیئت عمومی دیوان عالی کشور قابل تجدید نظر نیستند و فقط به موجب قانون بی اثر می شود. به موجب ماده 43 قانون امور حسبی، دادستان دیوان کشور از هر راهی که از سوء برداشت دادگاهها از مواد قانون امور حسبی آگاه یابد، که مهم و موثر باشد، نظر هیئت عمومی دیوان عالی کشور را خواسته و وزارت دادگستری را آگاه می سازد تا به دادگاه ابلاغ شود و دادگاهها مکلف هستند بنابر نظر یاد شده رفتار کنند. رای هیئت عمومی در این مورد برای خود دیوان عالی کشور لازم الاتباع نیست و فقط دادگاهها مکلف به پیروی از آن هستند.


موضوعات مرتبط: آشنایی با مفاهیم و قواعد حقوقی ، سایر موضوعات حقوقی ، آرای وحدت رویه قضایی ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 15 / 12 / 1394برچسب:آرای وحدت رویه قضایی, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |
.: :.