تعیین مهریه در ظاهر کار ساده‌ای است. خانواده‌‌ دختر تعدادی سکه تعیین می‌کنند و خانواده‌‌ پسرهم با اندکی چانه‌زنی بر سر تعداد سکه‌ها بالاخره به توافق می رسند. اما عده‌‌‌ کمی هم هستند که مهریه عروس را ملک قرار می دهند حال ممکن است این ملک منزل مسکونی باشد یا باغ و زمین زراعی. تعیین ملک به‌عنوان مهریه، تشریفاتی دارد که با سکه و وجه نقد، بسیار متفاوت است. سکه و وجه نقد، به این دلیل که موجود نیست، پرداخت تعداد یا مبلغ مشخصی از آن، در سند ازدواج بر ذمه‌‌ زوج قرار می‌گیرد. اما ملک یک مال غیرمنقول شرایط متفاوتی خواهد داشت. اگر افراد هنگام تعیین مهریه به این شرایط آگاه نباشند، ممکن است بعدها برای احقاق حق خود دچار دردسر شوند.

هر مالی، مهر می‌شود

به طور کلی و بنا بر مقررات شرع و قانون، هر چیزی که مالیت داشته باشد، می‌توان آن‌ را به عنوان مهریه یا صداق تعیین کرد. بنابراین قرار دادن مال منقول و مال غیر منقول به عنوان مهریه،‌ صحیح است. مال منقول می‌تواند سکه یا وجه باشد یا حتی گل یا کتابی خاص مثل قرآن، نهج‌البلاغه، کتب تفسیری یا حتی کتاب شعر. مهر غیر منقول هم می‌تواند خانه یا آپارتمان باشد، یا زمین زراعتی یا باغ و مانند آن. بنابراین صرف مالیت داشتن بدین معنی که ارزش ریالی داشته باشد، برای اینکه مالی بتواند مهر زن قرار بگیرد کافی است.

بهترین مهر، مال معین است

همانطور که قبلا هم گفته شد، هر چیزی که ارزش مالی داشته باشد و بشود در قبال آن پول دریافت کرد، می‌تواند مهریه در نظر گرفته شود. همچنین هر آنچه را که بتوان مهریه قرار داد،‌ در ستون مربوط به صداق،‌ در سند ازدواج قابل ثبت است. حتی می‌توان چند مورد را به هم ضمیمه و به عنوان مهریه ثبت کرد. اما بهترین مهر مال غیرمنقول معین است چرا که مال معین، بلافاصله پس از جاری شدن خطبه عقد، به ملکیت زن در می‌آید. این را نیز به خاطر داشته باشید اینکه واگذاری تمام مهر را به بعد از رابطه زناشویی موکول کرده‌اند به این معنی این نیست که تمام مهر به محض عقد به زن منتقل نمی‌شود. بلکه منظور این است که اگر قبل از رابطه زناشویی طلاق صورت گیرد، زن موظف است که نیمی از مهر را بازگرداند.


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، مهریه ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 29 / 4 / 1394برچسب:ثبت مال غیرمنقول به عنوان مهریه, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

خانواده واحد بنيادين جامعه و کانون اصلي رشد و تعالي انساني است و به تجربه ثابت شده کودک در محيط و فضاي خانوادگي سالم بهتر رشد مي‌کند و تکامل و تعالي مي يابد.
فرزنداني که در محيط خالي از عشق و دلبستگي خانوادگي تربيت و بزرگ شوند در معرض بحرانهاي عاطفي و روحي بسياري قرار خواهند گرفت . بنابراين با وصف آنکه موسسات خيريه قانونا موظف به نگهداري کودکان بي سرپرست هستند مقنن با تصويب مقررات قانوني خاص سرپرستي کودکان بي سرپرست را تحت شرايطي به زوجين بدون فرزند واگذار مي‌کند تا آنان در دامان پرمهر و عطوفت پدر و مادر مجازي خود پرورش يافته و بتوانند در آينده پذيراي مسووليتي خطير در جامعه اسلامي باشند. 

مفهوم فرزند خواندگي 

هر زن و شوهر مقيم ايران در صورت توافق با يکديگر مي توانند سرپرستي طفل صغير را بعهده بگيرند مشروط بر آنکه منافع مادي و معنوي طفل را تامين کنند . 

شرايط زوجين براي فرزند خواندگي 

1 – پنج سال تمام از تاريخ ازدواج آنها گذشته و آنها در اين مدت صاحب فرزندي نشده باشد . 
2 – سن يکي از آنها حداقل 30 سال تمام باشد . 
3 – زوجين سابقه محکوميت کيفري موثر نداشته باشد . 
4 – هيچ يک از زوجين محجور نباشند. 
5 – زوجين صلاحيت اخلاقي داشته باشند . 
6 – زوجين يا يکي از آنها امکان مالي براي نگهداري کودک بي سرپرست را داشته باشد . 
7 – هيچيک از آنان مبتلا به بيماري واگير صعب العلاج نباشند . 
8 – معتاد به الکل ، مواد مخدر و يا ساير اعتيادات مضر نباشد . 


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، فرزندخواندگی ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 29 / 4 / 1394برچسب:فرزندخواندگی, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

از جمله مواردي كه نوعا" گريبا نگير تمامي افراد جامعه بوده و يا خواهد بود فوت يكي از بستگان نزديك است كه آثاري از جمله لزوم تعيين تكليف ما يملك وي و ميزان سهم و حقوق وراث را بد نبال دارد موضوعي كه بسيار مورد سوال است، چگونگي و تشريفات دادرسي مر بوط به صدور گواهي انحصار وراثت است . در اين نوشتار سعي شده اقدا ماتي كه به منظور اخذ گواهي انحصار وراثت لازم است . به زباني ساده بيان گردد.

مدارك لازم براي تقا ضاي انحصار وراثت :

1- شناسنامه و گواهي فوت متوفي : 

پس از فوت متوفي مراتب توسط اداره ثبت احوال ثبت گرديده و شناسنامه فوت شده باطل و گواهي فوت صادر مي گردد. ارايه اصل گواهي فوت و كپي برابر اصل شده آن به ضميمه در خواست الزامي است .

2- استشهاديه محضري :

اسامي كليه وراث مي بايست در فرم مخصوصي كه تو سط دادگستري در اختيار متقاضيان قرار مي گيرد نوشته و توسط 2نفر از اشخاصي كه وراث و متوفي را مي شناسند در يكي از دفاتر اسناد رسمي امضاء شده و امضاء ايشان نيز توسط دفاتر اسناد رسمي گواهي شود .

3-رسيد گواهي مالياتي (ماليات بر ارث )

وراث بايد پس از فوت متوفي ليست كليه اموال و داراييهاي منقول و غير منقول متوفي را به اداره دارايي حوزه محل سكونت متوفي ارايه نمايند و رسيد آنرا در يافت داشته و بهمراه تقاضاي گواهي انحصار وراثت به دادگاه تقديم نمايند .


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، ارث ، انحصار وراثت ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 25 / 4 / 1394برچسب:انحصار وراثت , ارث, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

در جامعه اسلامی خانواده از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و قانون‌گذار به منظور برطرف‌شدن همه نیازهای افراد تشکیل‌دهنده خانواده برنامه‌ای مدون تدوین کرده است که البته خالی از اشکال هم نیست. 

در رابطه با ارتباط والدین و فرزندان به دلیل اینکه یکی از وظایف والدین نسبت به فرزندان حفظ و نگهداری آنهاست بر اساس ماده 1168 قانون مدنی حضانت و نگهداری از فرزندان حق و تکلیف والدین معرفی شده و از آنجایی که پدر سرپرست خانواده محسوب می‌شود، هزینه‌های نگهداری از فرزندان نیز برعهده وی گذارده شده است. 

همچنین در صورتی که خانواده‌ای از داشتن پدر محروم باشد یا پدر (سرپرست خانواده) از پرداخت این هزینه‌ها عاجز باشد این حق از بین نرفته و طبق ماده 1999 قانون مدنی: «پرداخت و تامین نفقه اولاد به عهده پدر بوده و در صورتی که پدر فوت کرده باشد یا قادر به پرداخت نفقه فرزندان نباشد، پرداخت نفقه به عهده پدربزرگ خواهد بود و در صورتی که جد پدری هم زنده نباشد یا نتواند نفقه بپردازد، تامین هزینه‌ها به عهده مادر خواهد بود و در صورتی که مادر هم نباشد یا خودش مشکلات معیشتی داشته باشد به عهده اجداد پدری و اجداد مادر یعنی مادربزرگ پدری یا مادربزرگ مادری خواهد بود.

اولاد تا چه زمانی مستحق دریافت نفقه هستند؟

در شرع و قانون سن معینی برای نفقه فرزندان در نظر گرفته نشده و عرفا مادام که اولاد دارای شغل و درآمد مشخص نباشد، پدر نسبت به پرداخت نفقه مسوولیت دارد. البته در نفقه فرزند دختر و پسر تفاوتی نیز وجود دارد و آن این است که برای نفقه فرزند دختر تا زمانی که دختر ازدواج نکرده یا به شرایط استقلال مالی نرسیده پرداخت همه مخارج و نفقات وی به عهده پدرش است، حال این ازدواج چه قبل از سن رشد دختر و چه بعد از آن باشد یعنی اگر دختری حتی به سن بالایی هم برسد و دارای استقلال مالی نباشد یا ازدواج نکرده باشد می‌تواند نفقه خود را از پدر بخواهد. در مورد نفقه پسران برخی معتقدند که به محض حلول سن رشد نفقه فرزند پسر قطع شده و پدر تکلیف شرعی در قبال وی ندارد، اما با توجه به وضعیت خاص اجتماعی و اقتصادی اکثریت اقشار جامعه و این که در شرایط فعلی اقتصادی و اجتماعی صرف حلول سن رشد نمی‌تواند موجب اثبات استقلال و عدم نیاز مادی فرزند پسر به پدر باشد، جوان در دوران خدمت سربازی و در صورت ورود به مراکز تحصیلی عالی و دانشگاهی نیز نیاز به حمایت مالی خانواده بخصوص پدر داشته و دادگاه با احراز شرایط قانونی برای این گونه فرزندان نیز ممکن است نفقه‌ای در نظر بگیرد.

ماده 1210 قانون مدنی، بلوغ را اماره رشد قرار داده است «هیچ‌كس را نمی‌توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشدمحجور نمود مگر آن‌كه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.

 


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، نفقه ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 24 / 4 / 1394برچسب:نفقه فرزندان, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |
قرابت به رابطه خویشاوندی، اعم از خونی یا سببی به علت نکاح یا رضاع گفته می‌شود. قانونگذار از میان انواع قرابت، سه دسته از آن
را در قانون مدنی پذیرفته است. 
 
قرابت نسبی
 
از قرابت نسبی تعاریف متعددی بیان شده است اما عنصر اساسی مجموعه آن تعاریف، تولد یکی از دیگری یا منتهی شدن دو نفر به منشا واحد از نسل واحد است. خویشاوندانی که از نسل یکدیگرند را خویشاوندان در «خط مستقیم» گویند، مانند قرابت پدر و مادر با فرزندان خود.
به قرابتی که به اعتبار داشتن نسب مشترک ایجاد شده است، «قرابت در خط اطراف» گفته می‌شود و شخصی که این گونه خویشان از نسل او هستند، در اصطلاح «جامع نسب» نام دارد.
بنابراین نسبت دو برادر یا خواهر و برادر «قرابت در خط اطراف» و جامع بین آن دو، پدر و مادرشان هستند و قرابت دو پسرعمو نیز به همین ترتیب در خط اطراف و جامع نسب آنان پدربزرگ آنها است. 
 
ماده ۱۰۳۲ قانون مدنی، قرابت نسبی و طبقات آن را به تفصیل در سه طبقه تعریف کرده است.
 
بر اساس این ماده، «قرابت نسبی به ترتیب طبقات ذیل است:
طبقه اول - پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
طبقه دوم ـ اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
طبقه سوم ـ اعمام و عمات (عموها و عمه‌ها) و اخوال و خالات (دایی‌ها و خاله‌ها) و اولاد آنها.
 
در هر طبقه، درجات قرب (نزدیکی) و بعد (دوری) قرابت نسبی به عده‌ نسل‌ها در آن طبقه معین می‌شود. به عنوان مثال، در طبقه‌ اول، قرابت پدر و مادر با اولاد در درجه‌ اول و نسبت با اولاد اولاد در درجه‌ دوم خواهد بود. 
در طبقه‌ دوم، قرابت برادر و خواهر و جد و جده در درجه‌ اول از طبقه‌ دوم و اولاد برادر و خواهر و جد پدر در درجه‌ دوم از طبقه‌ دوم خواهد بود همچنین در طبقه‌ سوم، قرابت عمو و دایی و نیز عمه و خاله در درجه‌ اول از طبقه‌ سوم و درجه‌ اولاد آنها در درجه‌ دوم از آن طبقه است.

موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، قرابت و نسب ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 23 / 4 / 1394برچسب:قرابت, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

در فقه امامیه طلاق دو نوع است: طلاق بدعتی و طلاق سنتی. قسمت اول یعنی طلاق بدعتی، طلاقی است که جامع شرایط لازم برای طلاق نباشد، مثل طلاق در حال حیض و نفاس و یا طلاق سه‌گانه بدون وجود رجوع در بین آن­ها. طلاق سنتی، طلاقی است که مشروع و مجاز باشد و به طلاق بائن، رجعی و عدی تقسیم می‌گردد. طبق نظر فقها، طلاق بائن، طلاق غیر مدخوله و یائسه و صغیره، خلع و مبارات و طلاق سوم بعد از دوبار رجوع است.

طلاق رجعی طبق نظر مشهور فقها، طلاقی است که در ایام عده شوهر حق رجوع دارد و غیر طلاق‌های بائن، بقیه صورت­های دیگر طلاق رجعی می‌باشد.

طلاق عدی، طلاقی است که در مدت عده مرد رجوع و بعد از برقراری رابطه زناشویی در طهر دیگر، زن را طلاق دهد.

قانون مدنی ایران بدون این­که از طلاق عدی صحبت نماید، در ماده ۱۱۴۳ خود مقرر می‌دارد:

«طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی»

طلاق بائن، طلاقی است که بر شوهر حق رجوع نیست (ماده ۱۱۴۴ ق.م)، برخلاف طلاق رجعی که در آن حق برای شوهر وجود دارد و می­تواند در ایام عده رجوع نماید و بدون انعقاد نکاح مجدد، زندگی زناشویی را از سر بگیرد. مطابق قانون مدنی، رجوع یک عمل حقوقی یک جانبه است که به­وسیله شوهر انجام می‌شود و به هر لفظ یا فعلی حاصل می‌شود که دلالت بر رجوع نماید (ماده ۱۱۴۹ ق.م).طلاق عدی که به عنوان یکی از اقسام طلاق در فقه اسلامی مورد توجه واقع شده است در قانون مدنی به صورت پراکنده به آن اشاره شده است و به‌عنوان یک قسم مستقل طلاق مورد بحث قرار نگرفته است. ماده ۱۰۵۸ ق.م مقرر می‌دارد: «زن هر شخصی که به نه طلاق که شش‌تای آن عدی است مطلقه شده باشد بر آن شخص حرام مؤبد می‌شود».طبق تصریح قانون مدنی در ماده ۱۱۴۳، طلاق بر دو قسم است: ۱- بائن ۲- رجعی.


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، طلاق ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 22 / 4 / 1394برچسب:انواع طلاق, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |
یکی از موضوعات مهمی که بعد از ازدواج زوجین پیش می آید، تعیین محل سکونت مشترک است. خانواده از زمانی به طور جدی آغاز می شود که زن و شوهر زیر یک سقف بروند و زندگی مشترک خود را آغاز کنند. تهیه مکانی برای زندگی خانواده، لازمه شروع زندگی مشترک است و آغازی برای تشکیل نهاد مقدس خانواده که پایگاه مهرورزی،ایثار و عطوفت است.
 
ابتدا باید دید که تکلیف تهیه مسکن بر عهده کدامیک از زوجین است.

تهیه مسکن تکلیف کیست؟

در ماده 1107 قانون مدنی آمده است: نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.

طبق این ماده مسکن جزیی از حق نفقه زوجه می باشد و زوج مکلف است که مسکن مناسبی برای خانواده خود تهیه کند. نکته دیگر این ماده این است که مسکن تهیه شده باید متناسب با شان و مرتبه اجتماعی زن باشد و در غیر اینصورت زن می تواند از سکونت در آن خانه ممانعت کند. سوال دیگر این است که حق تعیین محل سکونت مشترک زوجین با کدامیک از زوجین است؟

 


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 21 / 4 / 1394برچسب:تعیین مسکن زوجین, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

ماده ۱۰۷۸
هر چيزي را که ماليت داشته و قابل تملک نيز باشد مي‌توان مهر قرار داد.
ماده ۱۰۷۹
مهر بايد بين طرفين تا حدي که رفع جهالت آن‌ها بشود معلوم باشد.
ماده ۱۰۸۰
تعيين مقدار مهر منوط به تراضي طرفين است.
ماده ۱۰۸۱
اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تأديه مهر در مدت معين نکاح باطل خواهد بود نکاح و مهر صحيح ولي شرط باطل است.
ماده ۱۰۸۲
به مجرد عقد، زن مالک مهر مي‌شود و مي‌تواند هر نوع تصرفي که بخواهد در آن بنمايد.
تبصره: چنان چه مهريه وجه رايج باشد متناسب با تغيير شاخص قيمت سالانه‌ي زمان تأديه نسبت به سال اجراي عقد که توسط بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران تعيين مي‌گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اين که زوجين در حين اجراي عقد به نحو ديگري تراضي کرده باشند.
ماده ۱۰۸۳
براي تأديه‌ي تمام يا قسمتي از مهر مي‌توان مدت يا اقساطي قرار داد.
ماده ۱۰۸۴
هر گاه مهر، عين معين باشد و معلوم گردد قبل از عقد معيوب بوده و يا بعد از عقد و قبل از تسليم معيوب و يا تلف شود شوهر ضامن عيب و تلف است.
ماده ۱۰۸۵
زن مي‌تواند تا مهر به او تسليم نشده از ايفاي وظايفي که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اين که مهر او حال باشد و اين امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.
ماده ۱۰۸۶
اگر زن قبل از اخذ مهر به اختيار خود به ايفاي وظايفي که در مقابل شوهر دارد قيام نمود ديگر نمي‌تواند از حکم ماده قبل استفاده کند مع‌ذلک حقي که براي مطالبه‌ي مهر دارد ساقط نخواهد شد.


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، مهریه ، متن قوانین ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 21 / 4 / 1394برچسب:قانون مهریه, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

علاوه بر مهریه ، نفقه و جهیزیه ، ازجمله حقوق مالی زوجه ، اجرت المثل ایام زوجیت زوجه می باشد ، اجرت المثل زوجه شامل حق الزحمه انجام کارهایی است که شرعاً بر عهده زوجه نبوده و عرفاً برای آن کارها اجرت باشد و زوجه به دستور زوج و با عدم قصد تبرع در طول زندگی مشترک با زوج انجام داده است .

موارد مطالبه اجرت المثل :

1 – با تقدیم دادخواست مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت از سوی زوجه :

در این حالت زوجه در هر زمان از ایام زندگی مشترک خود با زوج می تواند با تقدیم دادخواست ، اجرت المثل ایام زوجیت خود را مطالبه نماید که در این صورت چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً بر عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل باشد ، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود ، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می نماید که علی الاصول جهت تعیین میزان اجرت المثل زوجه ، موضوع به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می شود .

 2 – در پرونده طلاق :

دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج ، تکلیف جهیزیه ، مهریه و نفقه روجه ، اطفال و حمل را معین و همچنین اجرت المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (336) قانون مدنی تعیین می کند . معمولاً جهت تعیین میزان اجرت المثل زوجه ، موضوع به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می شود .

تبصره ماده 336 قانون مدنی : « تبصره  چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاَ به عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل باشد ، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود ، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می نماید . »

در صورتی که اجرت المثل به زوجه تعلق نگیرد ، با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج ، دادگاه مبلغی را از باب بخشش ، نحله برای زوجه تعیین می نماید و میزان آن را دادگاه رأساً و یا توسط کارشناس رسمی دادگستری تعیین می نماید .

 


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، اجرت المثل و نحله ، ،
برچسب‌ها :

تاريخ : 20 / 4 / 1394برچسب:اجرت المثل , نحله, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

-  مهریه مالی است که در هنگام عقد ازدواج مرد متعهد میشود به همسر (زوجه) خود بپردازد. این مال میتواند به صورت نقدی (وجه رایج کشور)، سکه و طلا، سایر اموال منقول یا غیر منقول (ملک، خانه یا آپارتمان) باشد. این مال به عنوان دین و بدهی بر عهده زوج قرار دارد؛ 

- مهریه همزمان با انعقاد ازدواج در سند رسمی  سند ازدواج (نكاح واژه عربي پيمان زناشويي است) ثبت میشود. از مهمترین ویژگي های این سند رسمی این است که لازم الاجرا است. يعني با درخواست زن از دفترخانه تنظيم سند ازدواج براي اجراي تعهدات آن از جمله مهريه، مي توان به عنوان مثال مال موضوع مهريه را از همسر (مرد) درخواست كرد و مراجعه به دادگاه براي اين كار الزامي نيست؛

-  مهریه از طریق ارائه دادخواست به دادگاه عمومی حقوقی خانواده هم قابل مطالبه است. زن مي تواند در صورت تمايل با نوشتن خواسته خود توسط خود يا مشاور يا وكيل دادگستري در فرم مخصوص (همان دادخواست) از دادگاه محل سكونت خود يا همسرش درخواست كند كه حكم الزام همسر را به پرداخت مهريه صادر كند؛

-  همچنین مهریه را می توان پس از صدور اجرائیه از طریق اداره اجرای اسناد رسمی دریافت کرد. با صدور برگ اجرائيه از دفترخانه تنظيم سند رسمي، متقاضي مهريه مي تواند به اداره اجراي اسناد رسمي ثبت مراجعه و با معرفي نشاني مرد (همسر) درخواست وصول مهريه را ارائه كند. هچنان كه مي تواند مالي از مرد مانند حساب بانكي،‌پلاك ثبتي، سهم يا حتي طلب قطعي وي را از ديگران براي توقيف و وصول مهريه معرفي كند؛

 


موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، مهریه ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 20 / 4 / 1394برچسب:مهریه , عندالاستطاعه , عندالمطالبه, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |
.: :.